موساد، نئوکان‌ها و ايران

جنگ جديد در خاورميانه يا رسوايي بزرگ در آمريکا؟

بحث آزاد در فيسبوک

قسمت سوّم

خريدهاي نظامي سعودي

امين روستاپور: ترکي فيصل، شاهزاده سعودي، گفته بود: «در صورت تن ندادن تهران به مطالبات ما براي ساخت سلاح هسته‌اي دست به کار خواهيم شد.»

عربستان در همين اواخر خريدهاي نظامي سنگيني از آمريکا و آلمان و ساير کشورها انجام داده. رژيم سعودي علاوه بر خريد 200 فروند بالگرد جنگي از آلمان، حدود 90 ميليارد دلار نيز از آمريکا هواپيماهاي جنگي خريداري کرده است. مبلغ قرارداد قبلي نظامي ميان آمريکا و عربستان سعودي به ميزان 60 ميليارد دلار براي فروش 70 هلي کوپتر سيکورسکي UH-60 و 60 فروند آپاچي لانگبو ظرف مدت 10 سال آينده افزايش يافته است. ارزش قرارداد فروش 70 هلي کوپتر سيکورسکي UH-60 و 60 فروند آپاچي لانگبو آمريکا به عربستان سعودي 30 ميليارد دلار برآورد شده. اين قرارداد جديد پس از قرارداد 30 ميليارد دلاري که شامل فروش 84 فروند اف 15 بود اعلام شد. تمام اين خريدهاي کلان به دنبال خريدهايي است که قبلاً رژيم سعودي انجام داده است. مثلاً در دسامبر ۲۰۰۵ مقامات نظامي عربستان سعودي اعلام کردند به خريد ۷۲ فروند جت جنگنده تايفون يوروفايتر از بريتانيا به ارزش بيش از ۱۰ ميليارد دلار اقدام کرده‌اند. در ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹ نيروي هوايي عربستان سعودي دو فروند هواپيماي جنگنده تايفون از بريتانيا دريافت کرد. هواپيماهاي تحويل داده‌شده بخشي از يک سفارش عظيم بود که شامل ۷۲ فروند جنگنده تايفون است. نيروي هوايي عربستان پس از نيروي هوايي آمريکا و ژاپن بيش‌ترين تعداد جنگنده F15 را داراست. دولت آلمان هم به تازگي 200 تانک لئوپارد2 به عربستان سعودي فروخت به ارزش يک ميليارد و 800 ميليون يورو.

به هر حال بايد پولي که از چاه‌هاي نفت عربستان خرج مي‌شود به رونق کسب و کار «مجتمع نظامي- صنعتي» منجر شود. اين همه سلاح خريداري شده بالاخره بايد جايي مصرف شود. هيچ زمان بهتر از الان براي راه انداختن يک جنگ تمام عيار بين ايران و عربستان نبوده است. مسئله بحرين و نفوذ و حمايت ايران از مخالفان ديکتاتور بحرين، جنگجويان الحوثي و زيدي يمن، تنش بين حزب‌الله و جناح سعد حريري در لبنان، آغاز جنگ مذهبي در خاک هم‌پيمان استراتژيک ايران، سوريه، همه و همه و خيلي دلايل ديگر مؤيد اين است که سناريوي ايجاد يک جنگ تمام عيار بين شيعه و سني در منطقه ما کليد خورده است.

حديدچي: بايد در ادامه اين سناريو منتظر ماجراجويي [در داخل ايران] هم باشيم. [...]

مال فير: معتقدم در اين شرايط حاد بايد بيش‌تر صبور بود و به تحليل‌هاي بزرگان گوش داد. آب را گل نکنيم. جناب شهبازي، در اين زمان احتياج به شما بيش‌تر و تحليل‌هاي‌تان بيش‌تر بايد خريدار داشته باشد. آرزومندم که وزارت خارجه ايران به حرف‌هاي‌تان گوش دهد.

احسان ايراني: جناب مال فير گرامي، احتمالاً اين پاپوشي است براي ايران که عوامل داخلي و "گروه انحرافي" نقشي مؤثر در آن داشته‌اند و مدارک کامل در اختيار طرف آمريکايي قرار داده‌اند وگرنه دولت آمريکا کنفرانس مطبوعاتي با حضور دادستان و چند وزير برگزار نمي‌کرد. اما يک سئوال دارم: اگر در بحث و مصاحبه ديپلمات‌هاي ايراني در سي ان ان، خبرنگار خارجي وسط صحبت و افشاگري ديپلمات ايراني صحبت وي را قطع کرده و سوال کند: دولت ايران به چه عنواني مردم [...] اين ديپلمات چه بايد جواب دهد؟ يادتان باشد که ديپلمات ايراني آنجا حضور دارد که جلوي دروغ‌گويي آمريکايي‌ها را بگيرد.

مانا تبريزي: سي ان ان: پنج دليل براي شک به اتهام وارده بر ايران: يک، اتهام وارده با مدل کارهاي ايران متفاوت است؛ دو، در مقايسه با سود احتمالي ايران چيزهاي بيش‌تري از دست مي‌دهد؛ سه، اهداف بسيار آسان‌تري براي ايران وجود دارد؛ چهار، موقعيت ايران نسبت به گذشته تقويت شده و در موقعيت خطرناکي نيست که مجبور به اقداماتي از اين دست باشد؛ پنج، نقشه مطرح شده پر از اشکالات واضح است. [+]

صداهايي چنين خطرساز از داخل شنيده مي‌شود: «حسن عباسي: تروريسم مقدس است.» [+]

هوانگ دي: [...] تا 25 اکتبر، که جلسه دادگاه بدوي [منصور ارباب سير] برگزار مي‌شود بايد منتظر ماند. تا آن زمان هم سياسيون به جنجال خود ادامه خواهند داد. [...]

علي خداپناهي: «جهان نيوز- سناريوي مضحک آمريکا ارزش پاسخ هم ندارد. [محمد کوثري] عضو کميسيون امنيت ملي و سياست‌خارجي مجلس گفت: سناريوي اتهام‌زني آمريکا عليه ايران بيش‌تر در جهت انحراف افکارعمومي مردم آمريکا و ملت‌هايي است که در منطقه دست به انقلاب زده‌اند.» [+] اين هم نوع موضع‌گيري فوق مسئولانه آقايان کميسيون امنيت ملي! احوال اين قوم از دو حال خارج نيست: يا خوابيده‌اند يا خود را به خواب زده‌اند! [...]

جعفر ناصر: آينده نيوز: «چرا بايد از سناريوي ترور سفير عربستان نگران باشيم؟» [+]

محمد کريم عابدي، نماينده اصول‌گراي مجلس و عضو کميسيون امنيت ملّي و سياست خارجي، گفت: «جمهوري اسلامي امروز در دل تل‌آويو و نقطه نقطه رژيم اشغال‌گر قدس نيروهايي اعم از مسلمان، مسيحي و يهودي دارد که هر زماني که مأموريت‌شان فرا برسد رسالت خود را اجرا مي‌کنند

اين از نماينده مجلس که در واقع حرف هاي وزير اطلاعات را در همين زمينه‌ها تکرار کرد. حالا برويم سراغ شوراي عالي انقلاب فرهنگي و از قول رحيم‌پور ازغدي عضو اين شورا بخوانيم:

«... بايد آماده عمليات جهاني بشويم. در قلب اروپا... انقلاب اسلامي بين‌المللي شد و صادر شد. يک جهاد بين‌المللي را براي ظهور بايد فراهم کرد و از هيچ کس هم نبايد ترسيد. تنش‌زدائي يعني چي؟ آماده بايد بشويم براي يک نبرد جهاني. بچه‌هاي عمليات و تخريب بايد آماده بشوند...» [...]

مهدي ايراني: من يک سئوال از جناب شهبازي دارم. آيا واقعاً فکر مي‌کنيد در يک برنامه تلويزيوني مي‌شود از اتهامات عليه ايران دفاع کرد؟ اعتمادسازي و رفع اتهام يک فرايند يک ساعته در برنامه تلويزيوني نيست، يک فرايند چند ساله است که يک کشور و مسئولان آن در پيش مي‌گيرند. خودمان را جاي يک کارشناس خارجي بگذاريم که از بيرون مسائل ايران را تحليل مي‌کند. ايران و حکومتش را چگونه مي‌بينيم؟ [...] آيا واقعا انتظار داريد با يک ساعت برنامه تلويزيوني ايران از تمام اتهامات تبرئه شود؟

جعفر ناصر: ادعاي اين نماينده مجلس و عضو کميسيون امنيت ملّي را چگونه بايد تفسير کرد؟ آيا اگر دادستان يک دادگاه در اروپا يا آمريکا اين سخنان را به عنوان مدرک عليه مقامات ارشد جمهوري اسلامي عنوان کند جه پاسخي بايد داد؟ آيا مي‌شود گفت که اين افراد، با اين افکار و ادعاها، ايراني نيستند يا دروغ مي‌گويند يا افراد بي‌مسئوليت هستند؟ به اعتقاد من بايد در اين زمينه مداخله کرد و هر چه زودتر جلو اين ماجراجويي‌هاي افراد بي‌مسئوليت را سدّ کرد.

مهدي ايراني: هدف من از گفتن اين‌ها گشودن عقده‌ها و گفتن درددل‌ها نيست، منظورم اين است که نمي‌توان اينطور خودسرانه در عرصه بين‌المللي رفتار کرد. اين رفتارها آسيب پذيري يک کشور را بالا مي برند. اگر مي‌خواهيم چنين اتهاماتي به ما وارد نشود بايد قدري معتدل‌تر و حساب‌شده‌تر در مسائل بين‌المللي وارد شد. [...] کم کم به همه ما ثابت خواهد شد که رفتار ناشيانه در عرصه داخلي و بين‌المللي تا چه حد مي‌تواند خطرناک باشد.

شهبازي: جناب مهدي ايراني، در مناظره که يکديگر را محاکمه نمي‌کنند. منظورم مناظره در يک موضوع مشخص يعني اتهام ترور بود. من اگر جاي وزير امور خارجه بودم، که فارغ‌التحصيل ام. آي. تي. است و مسلط بر فرهنگ آمريکايي، اريک هولدر را به مناظره در پيرامون اين اتهام دعوت مي‌کردم و تأکيدم را مي‌گذاشتم بر کانون‌هايي که از جنگ سود مي‌برند. فيلم Candian Bacon مايکل مور که يادتان است؟ منظورم اين است که جاي يک انديشمند ورزيده و مسلط بر فرهنگ آمريکايي خالي است که در مناظره تلويزيوني مهملات اريک هولدر و اف. بي. آي. را هو کند. جاي آدمي مثل ادوارد سعيد خالي است.

ترور يک نماينده ديگر آيت‌الله سيستاني. چه خبر است؟ مي‌خواهند با منطقه چه کنند؟ [+]

علي خداپناهي: انگليس هم به صحنه آمد. العربيه: «وزير خارجه انگليس: امنيت ايالات متحده آمريکا امنيت ما است.» [+]

اين انفعال خودخواسته دستگاه امنيتي و مصاحبه‌هاي اعضاي کميسيون امنيت ملّي مجلس را، که طبعاً سابقه و تجربه کار اطلاعاتي- امنيتي دارند، چگونه تفسير مي‌کنيد؟ آيا اين بي‌تحرکي نتايج خطرناکي در پي ندارد؟ جهان نيوز هم، با آن سابقه و خط و ربط مشخص، زبان به انتقاد از صالحي گشوده که چرا از عربستان حمايت مي کنيد، آن‌ها وهابي هستند. (نقل به مضمون): «جهان نيوز- عربستان را در آغوش نگيريد آقاي صالحي!» [+]

آمريکا و مشخصاً دولت اوباما بازي خطرناکي را شروع کرده‌اند که راه پس ندارد. اگر از مواضع و گفته‌هاي خود قدمي عقب بگذارند بايد فاتحه کاخ سفيد را بخوانند ضمن اين که در صورت عقب‌نشيني آن‌ها ايران در عرصه بين‌المللي دست بالا را خواهد داشت. اين نکات است که نگراني را تشديد مي‌کند. يعني آن‌ها اين بار نيامده‌اند که بروند. چه براي انحراف افکار عمومي دروني خودشان چه به نفع کارتل‌هاي تسليحاتي و چه از جهت ايستادگي در برابر جمهوري‌خواهان، که آن‌ها را به اهمال و سستي در قبال ايران متهم مي‌کنند، اوباما بايد يک حرکت اساسي انجام دهد. درگيري با ايران؟

جواد نادري: در مسخره بودن اين قضيه شکي نيست ولي در دنياي وحشي زورمندان فقط حرف زور مي‌زنند و فقط به دنبال بهانه هستند. تقريباً اکثر تحليل‌هاي شبکه‌هاي خبري عربي و عربي‌زبان مثل BBC عربي حول حمله رسانه‌اي به ايران و آماده کردن افکار عمومي منطقه است. حتي امروز BBC عربي نقل مي‌کرد که آمريکا اسناد اين ماجرا را براي اکثر سفارتخانه‌هاي خود فرستاده تا مقامات کشورها را متقاعد کند که اين يک اقدام تروريستي از طرف ايران است. متأسفانه با اين دستگاه ديپلماسي منفعل و نابساماني که داريم اميدي به تحرک قابل توجه در آن نمي‌رود زيرا اکثر دلسوزان کشور و نظام را به بهانه بازنشستگي خانه‌نشين کرده يا از گردونه فعاليت مهم سياسي خارج و به انزوا کشانده‌اند.

کارتل‌هاي ايراني و مکزيکي مواد مخدر: نظر قابل تأمل خوان کول

شاني ايراني: «آيا کارتل ايراني مواد مخدر در طرح ترور سفير سعودي دست داشت؟» عنوان مطلبي است در راديو فردا بنقل از خوان کول:

«در صورتي که ارباب سيار به راستي رابط مأموران ايراني بود، بايد مي‌دانست که آمريکايي‌ها در مبارزه با پول‌شويي حواس‌شان در مورد نقل و انتقال پول بيش‌تر از ده هزار دلار به طور طبيعي جمع است. تنها راه امن انتقال چنين مبلغي پول نقد بود و کسي در سپاه قدس آن قدر ابله نيست که از اين امر ساده خبر نداشته باشد. از اين گذشته آيا مي‌شود باور کرد که سپاه قدس تمام مأموريت را روي دوش کسي بگذارد که سوء‌پيشينه‌اي هم در کلاه‌برداري دارد و طبعاً مورد ظن مقام‌هاي آمريکايي بود؟... احتمال نزديک به يقين را مي‌توان در گزارش خبرگزاري بلومبرگ در روزنامه سانفرانسيسکو کرونيکل يافت. بنا به اين گزارش و به نقل از يک مأمور فدرال، ارباب سيار به خبرچين [سازمان مبارزه با مواد مخدر آمريکا: دي. اي. ا.] گفته است که آمر طرح ترور سفير سعودي در کار قاچاق مواد مخدر دست دارد و مي‌تواند خروار‌ها مواد مخدر مورد نياز را تأمين کند.

به سخن ديگر، احتمالاً صاحب‌کار ارباب سيار يعني غلام شکوري در کنار کار رسمي روزانه‌اش در سپاه قدس يک کار دوّم هم دارد و آن نقل و انتقال مواد از افغانستان و از طريق ايران به کشورهاي غربي است. نزديک به نيمي از هروئين و ترياک افغانستان از طريق ايران صادر مي‌شود.

در اين صورت خيلي طبيعي است که عاملان ايراني قاچاق براي اجراي نقشه ترور سفير سعودي دست به دامن همکاران مکزيکي‌شان شده باشند. در صورتي که اگر حکومت ايران چنين نقشه‌اي در سر داشت احمقانه بود که خود را به گانگسترهاي مکزيکي نشان دهد...

خوآن کول در پايان تحليل خود مي‌نويسد: من با رابرت بائر هم رأي هستم که کار خيلي ناشيانه‌تر از آن بود که بشود آن را به حکومت ايران نسبت داد.» [+]

[در ترجمه يادداشت خوان کول، بنقل از «راديو فردا»، اصلاحات مختصري انجام شد. شهبازي]

 شهبازي: خوان کول محقق خوبي است و در مسائل سياسي روز آمريکا مواضع خوبي دارد. مدتي بهائي بود ولي اکنون گويا پيوندش را با آن‌ها قطع کرده. برخلاف مواضع لابي قدرتمند بهائيان آمريکا، منتقد جدّي سياست‌هاي نئوکان‌هاست. اصل مطلب در وبگاه شخصي خوان کول اين است:

Juan Cole, “Is an Iranian Drug Cartel Behind the Assassination Plot against the Saudi Ambassador?” [+]

ببينيد سايت مجله فارين پليسي در صفحه اوّل چند مطلب درباره ايران درج کرده. [+]

ضمناً، نام اين آقا بايد «ارباب سير» (سير: جمع «سيره») باشد نه «ارباب سيار» که رواج يافته. اگر «سيار» بود در گذرنامه و مدارکش به اين شکل مي‌نوشت: Arbab Sayyar نه Arbabsiar.

نوروز حسيني: تيتر مقاله: «آيا اکنون کسي شک دارد ايران يک کشور تروريست است؟» [+] فضاسازي‌ها به شدت شروع شده است.

رضا هو: سفير عربستان در تهران: «موضع رسمي رياض پس از تکميل تحقيقات اعلام خواهد شد.»

نوروز حسيني: وزير خارجه عربستان سعودي در اولين واکنش به ادعاي آمريکا مبني بر وجود طرح ترور سفير اين کشور در واشنگتن به دست دو ايراني تأکيد کرد که رياض مقابله به مثل مي‌کند. وي در خصوص نحوه مقابله به مثل توضيحي نداد. [+]

رضا هو: بعد از مبادله اسرا بين حماس و اسرائيل، روزنامه المصري اليوم از مبادله ايلان گرابيل جاسوس اسرائيلي در مصر با 81 اسير مصري خبر داد. [+]

علي خداپناهي: اين هم موضع کانادا.

سخنگوي دولت استفان هارپر، نخست وزير دولت فدرال کانادا، روز سه‌شنبه گفت اين توطئه ترور بار ديگر نياز به تدابير جديد عليه تروريسم را آشکار ساخت. اين مقام دولت کانادا خاطرنشان کرد: «کانادا اين حمله برنامه‌ريزي شده براي ترور سفير عربستان در خاک ايالات متحده را، که به باور دادستان کل اين کشور با حمايت و کارگرداني ايران صورت گرفته، محکوم مي‌کند. اين امر يادآور تلخي است که براي مبارزه با فعاليت‌هاي تروريستي به هوشياري مستمر نياز است. اين اعمال بايد عزم جمعي ما را براي محدود کردن شبکه تروريست‌ها و دارايي‌هاي آن‌ها راسخ‌تر کند.» [+]

علي خداپناهي: اسرائيلي که به دنبال صلح است و ايراني که همسايه‌هايش را هدف حمله قرار مي‌دهد. اين هم خبر جديد العربيه: «ايران هفت راکت به سوي ولايت نيمروز افغانستان پرتاب کرد.» [+]

واکنش افکار عمومي آمريکا

شهبازي: همه جا در کامنت‌ها بحث داغ است و جالب است که در همه جا بحث موساد جدّي است. در همين فارين پاليسي اين کامنت را ببينيد. يکي نوشته: «اين شبيه عمليات پيشرفته و حرفه‌اي موساد است تا توطئه ايراني. ايران از منفجر کردن سفير سعودي در واشنگتن چه سود محتملي مي‌برد؟ اين کار به نفع چه کساني بود؟ چه کساني براي جنگ با ايران تبليغ مي‌کنند؟»

ترديد نسبت به صحت دعاوي مقامات قضايي و اف بي آي عليه ايران به سرعت بالا مي‌گيرد. بنگريد به گزارش آتلانتيک در همين زمينه. [+]

مقاله جوشوا هرش در هافينگتون پست هم در همين زمينه است: ترديدهاي جدّي نسبت به صحت دعاوي عليه ايران. [+]

بحث خيلي بالا گرفته. ظاهراً موج دوّم، که در مقدمه مقاله‌ام عرض کردم، در حال غلبه است. به اين مقاله نيويورک تايمز نگاه کنيد. [+] و اين هم وبلاگ نيويورک تايمز در همين زمينه. [+]  نوشته: فقط 24 ساعت پس از اين که مقامات آمريکايي اعلام کردند يک توطئه ايران را خنثي کرده اند... تعدادي از کارشناسان نامدار آمريکايي در حوزه مسائل ايران اعلام کرده‌اند که احتمالاً حکومت ايران اصلاً در پس اين طرح نبوده است.

عجيب است ماجرا. با اين وضع، اگر موج ترديد نسبت به دعاوي اريک هولدر و اف. بي. آي. ادامه پيدا کند، ممکن است ماجراي «توطئه ارباب سير» به بزرگترين «رسوايي» براي دولت اوباما تبديل شود.

اين هم يادداشت گري سيک، مشاور سابق شوراي امنيت ملّي در دولت‌هاي فورد و کارتر، در رد اتهام عليه ايران. [+]

جولين بورگر، دبير سرويس ديپلماتيک روزنامه گاردين، هم گاف بزرگي گرفته و نوشته: ارسال مستقيم پول از ايران به آمريکا طبق قوانين آمريکا غيرممکن است و بنابراين پول بايد از طريق کشور ثالث ارسال شده باشد.

محمد اميددار: از مطالب استفاده کردم اما اگر ممکن است از برخي دوستان خواهش مي‌کنم ملتزم به موضوع بحث باشند و پيشنهادهاي محيرالعقول ارائه نکنند. به نظرم بسياري از بزرگواران از منطق حاکم بر فکر استاد دور هستند و شناختي از جهان‌بيني ايشان به دست نياورده‌اند.

آرش آرامش: کسي مي‌داند نيروگاه بوشهر کي به صورت کامل وارد مدار مي‌شود؟

علي خداپناهي: ظاهراً اواخر آبان يا آذر ماه: «پس از ۱۱ سال تأخير نيروگاه بوشهر راه‌اندازي شد.» [+]

نوروز حسيني: بر اساس اعلام مقامات کشورمان، اين نيروگاه در اواخر شهريور ماه و بعد از ورود سوخت به قلب رآکتور آن وارد مرحله عملياتي شده و تا اواخر آبان ماه نيز با 50 درصد ظرفيت به شبکه سراسري متصل خواهد شد.

آرش آرامش: آيا حمله به آن توسط عربستان سعودي محتمل است؟

نوروز حسيني: احتمالاً صبر مي‌کنند تا روسيه تمام پول‌هاي قرارداد را بگيرد، با هند هم قرارداد جديد را امضا کنند و سپس آتش‌بازي شروع مي‌شود يا شايد هم ورژن اصلي استاکس نت شروع به فعاليت کرد.

هوانگ دي: تنها گوشه از برنامه اتمي ايران که غرب به آن حساس نيست نيروگاه بوشهر است. نيروگاه بوشهر حتي تحريم هم نيست و حمله به آن تنها به فاجعه منجر مي‌شود. بيش‌تر از ايران براي اعراب. چون جهت باد در منطقه معمولاً از شمال به جنوب است. در واقع نگراني اصلي اعراب در مورد نيروگاه بوشهر همين تبعات محيطي آن در صورت انفجار است.

احسان ايراني: جناب آرامش! حمله هوايي همچنان که جناب هوانگ اشاره کردند منجر به فاجعه غيرقابل جبران خواهد شد مخصوصاً براي اعراب. توجه داريد که يک يا دو سال پيش اورانيوم غني شده در چند کانتينر از روسيه حمل شده و ظاهراً بايد در نيروگاه باشد.

شهبازي: يک ساعتي است که در حال مطالعه کامنت‌هاي خوانندگان در ذيل مقالات هافينگتون پست و نيويورک تايمز و غيره هستم. حيرت‌انگيز است واکنش منفي خوانندگان به ادعاهاي اريک هولدر و بي‌اعتمادي آن‌ها به صداقت دولت آمريکا.

نوروز حسيني: حمله سناتور مک کين به اوباما: آمريکا بايد از مخالفان حکومت ايران در 2009 حمايت مي‌کرد. [+] مقاله دو روز پيش توماس فريدمن در نيويورک تايمز: «تغييرات بزرگ در راه است.» [+]

مهدي ايراني: ظاهراً در مطبوعات آمريکا ترديدها نسبت به اين مسئله بيش‌تر از رسانه‌هاي خودمان است. با اين حال نبايد متعجب بود. جامعه آمريکاست و نقد و نظر از هر نوعي در آن مي‌شود. مهم برآيند نتيجه‌اي است که افکار عمومي آمريکا و دنيا از اين مسئله خواهند داشت و اين که دستگاه‌هاي داخلي ايالات متحده تا چه حد بر سر اين مسئله متحد عمل خواهند کرد.

نفس متهم کردن ايران توسط دولت آمريکا بسيار مهم است. بعيد است نسنجيده وارد اين کارزار شده باشند. پرزيدنت اوباما هم ساعتي پيش با اطمينان ايران را متهم کرد و گفت همه گزينه‌ها را براي برخورد با ايران روي ميز دارد. اين يک هشدار جدّي است. بايد منتظر بود که آمريکايي‌ها چه شواهدي ارائه مي‌دهند.

افکار عمومي آمريکا را نمي‌توان از کامنت‌هايي که در زير لينک‌هاي نيويورک تايمز و هافينگتون پست گذاشته مي‌شود حدس زد. سياست‌هاي آمريکا هم بر اساس آن کامنت‌ها نخواهد بود. تحليل‌هايي به اين صورت فقط مي‌تواند از سوي ناظران آگاه به مسائل ايران صورت گيرد وگرنه مردم عادي کمترين شناختي از ايران ندارند. [...] در واقع آقاي اوباما کار خود را کرد و عملاً با هشدار شديد به ايران وارد اين بازي شد. بازي که دولت آمريکا به دلايل متعدد نمي‌تواند آن را رها کند. بنابر اين، بايد ببينيم سير حوادث ناشي از اين ماجراي عجيب و غريب به کجا خواهد انجاميد.

دن ويتو: اين را هم ببينيد. [+]

آريا برزين: هرچه باشد، چه پيامدهاي نظامي داشته باشد چه پيامدهاي تحريمي، بازي دو سر برد است براي آمريکا. ديپلماسي ايران در چنين مسائل تنش‌زايي، طبق تجربيات، جز اين نمي‌تواند باشد: اوّل انکار. اگر قضيه بيخ پيدا کرد لابي‌گري و گروکشي [...] ديپلماسي ايران دلخوش به اين لابي‌هاست وبايد ديد که ناياک و امثالهم چه موضعي مي‌گيرند. حرف آن‌ها در دو سر خريدار دارد.

مهدي ايراني: جناب برزين، ديگر اين لابي‌ها کار نخواهد کرد. حداقل اگر خود اوباما رسماً امشب ايران را تهديد نکرده بود شايد جاي اميدي بود. اما الان که دولت آمريکا کشور ديگري را مستقيماً متهم به عمليات تروريستي کرده دو راه بيش‌تر وجود ندارد: واکنش شديد و ادامه راه تا آخر يا رسوايي پرهزينه براي دولت اوباما. مسئله‌اي که امروز عنوان شد نمي‌تواند فردا سرپوش گذاشته شود و مسکوت بماند. اگر قرار بر اين بود به شکل گمانه‌زني و چانه‌زني مطرح مي‌شد نه به طور مستقيم و به شکل عمومي و عريان.

جواد نادري: با توجه به ترديدهائي که توسط خود آمريکائي‌ها در مورد اين موضوع بيان مي‌شود آيا امکان ندارد اسرائيل با ايجاد اين مشکل براي دولت اوباما، در مقابل احتمال فشار اعراب به اوباما براي به رسميت شناختن دولت فلسطين پيشدستي کرده باشد؟

محسن حاجيلو: به اين دو ويدئو نگاه کنيد. [+، +]

[ويدئوي اوّل از چنگ اويغور + است که اظهارات مقامات آمريکايي را به استهزا گرفته.

Young Turks Video: Cenk Uygur, Failed Terror Plot Too Strange To Be True?

اويغور، مجري تلويزيوني پرطرفدار آمريکا، ترک‌تبار و فارغ‌التحصيل رشته حقوق از دانشگاه کلمبيا (نيويورک) و بنيان‌گذار شبکه «ترکان جوان» است.

ويدئوي دوّم، گفتگوي هيلاري لورت، کارشناس امور خاورميانه، با سي ان ان درباره ماجراي توطئه ايران است.

CNN: Hillary Mann Leverett, new case building against IRAN...'Intentional Fraud'

خانم لورت و شوهرش فلينت لورت + از مخالفان نئوکان‌ها هستند و جفري گلدبرگ نئوکان در آتلانتيک با هيلاري لورت به جدال قلمي پرداخته است. شهبازي]

جعفر ناصر: جناب مهدي ايراني، اظهارات بعضي از مقامات مسئول ايران مدارکي است که مقامات آمريکايي و اروپايي براي جلب افکار عمومي مي‌توانند روي آن انگشت گذارند. به تهديدات آقايان عباسي، ازغدي و عابدي نظري بيندازيد. هر سياستمدار مبتدي غربي از طريق اين اظهارات مي‌تواند افکار عمومي را عليه جمهوري اسلامي ايران بسيج کند. نکته قابل توجه در اظهارات اين دوستان اين است که همگي از زبان حاکميت و اسلام و انقلاب حرف مي‌زنند نه از ديدگاه شخصي. همان عملي که آقاي زيباکلام به شکل ديگر يعني از زبان و فکر مردم انجام داد. به اعتقاد من مصاحبه زيباکلام و سخنراني‌هاي اين دوستان در يک راستا و در جهت زشت جلوه دادن چهره انقلاب، اسلام، جمهوري اسلامي و مردم ايران است.

احسان ايراني: لابلاي اخبار گفته شد که آمريکايي‌ها در اين مورد در تماس مستقيم با ايران بوده‌اند. درست شنيدم؟ دوستان اطلاعات بيش‌تري در اين مورد دارند؟ مسئله خيلي بيخ پيدا کرده. گفته شد که با 40 کشور هم‌پيمان صحبت شده که يا ما (آمريکا) يا ايران. هيئتي به چين، روسيه و ترکيه رفته تا مسئله را مشخص‌تر کند. براي من کاملاً عيان است که حاکميت بازي خورده. [...] صحبت‌هاي عربستاني‌ها ديروز خيلي نرم بود و کلي‌گويي مي‌کردند ولي امروز آتش است که از دهان‌شان بيرون مي‌آيد. يک اتفاقي در اين 24 ساعت افتاده است. آيا مدارکي ديده‌اند؟ با آمريکا به توافقاتي رسيده‌اند؟ سناتور مک کين گفته: اگر آمريکا به موقع در زمان تظاهرات ايراني‌ها از مردم حمايت کرده بود، نظام ايران همان موقع سرنگون شده بود.

زهرا زماني: دوستان به ياد مي‌آورند که با شروع دولت نهم برنامه‌اي با عنوان «نبرد آرماگدون» هر شب از شبکه خبر پخش مي‌شد. به موازات آن رشد و رونق کلاس‌هاي حسن عباسي و قرق سيما توسط رحيم‌پور ازغدي و تبليغ «حکومت اسلامي» به جاي «جمهوري اسلامي» و... در کنار همه اين‌ها تلاش گروه به قدرت رسيده براي تسلط کامل بر گلوگاه‌هاي اقتصادي و بزعم خودشان تجميع ثروت براي تحويل به صاحب اصلي حکومت جهاني اسلام که لازمه تحقق اين امر نبرد نهايي حق و باطل است. [...] ظاهراً فعل و انفعالات دروني و بيروني کاملاً هماهنگ به سوي تحقق نبرد مذکور پيش مي‌رود. [...] در ضمن به سال 2012 هم نزديک مي‌شويم.

احسان ايراني: خانم زماني گرامي، اين فرمايشات شما بسيار ارزشمند و روشنگر است. بنده اينترنتم واقعاً نامناسب است. اي کاش اگر ممکن است در يوتيوب گشتي بزنيد و اين خزعبلات گفته شده را در بياوريد، بايد همه اين گفته‌ها را بشنوند يا اگر شنيده‌اند دوباره گوش بدهند و اين دفعه معني خاصي خواهد داشت. آن‌هايي که مملکت را به جنگ مي‌کشند و در موقع وقوع بازي "هاليوودي" است، "فرافکني است"، "سناريوي بچه‌گانه است" راه مي‌اندازند هم اکنون بايد جوابگوي گفته‌ها و کرده‌هاي خود باشند. من در جنگ بوده‌ام و مي‌دانم يعني چه. تازه آن جنگ در مقابل جنگ پيش رو يک بچه‌بازي بيش‌تر نبود. [...]

امير غنوي: ممکن است که هدف از پروژه آمريکا در بحث ترور ايجاد انزواي بيش‌تر براي ايران باشد همان چيزي که بايدن هم به آن اشاره کرده است. اين نکته را هم بايد در نظر داشت که پيام تند مقامات عالي‌رتبه ايران در خصوص دخالت در سوريه و همچنين پيام بسيار تند سوريه به کشورهاي غربي در خطاب به نماينده ترکيه ظاهراً هماهنگي کامل ميان سوريه و ايران را نشان مي‌داد و اين مي‌تواند دليل برخورد اخير آمريکا با ايران باشد. البته مصارف داخلي اين برخورد هم نبايد فراموش شود مثل تحت الشعاع قرار دادن بحران وال استريت. شايد اين قدر مقدمات براي رسيدن به جنگ با ايران کافي نباشد ولي براي انزواي بيش‌تر ايران کافي است. اين را هم در نظر داشته باشيد که گزارش احمد شهيد در هفته آينده ارائه مي‌شود که مي‌تواند همراه با گزارش هفته قبل رئيس سازمان ملل به انزواي هر چه بيش‌تر ايران کمک کند. در حقيقت برخورد آمريکا مي‌تواند به نوعي پاسخ به تهديدهاي ايران، هم به طور مستقيم و هم از طريق سوريه، تلقي شود.

دگرگوني در جامعه آمريکا، از يازده سپتامبر تا امروز

ساعت 6:43 صبح جمعه، 22 مهر 1390/ 14 اکتبر 2011

شهبازي: جناب مهدي ايراني درست مي‌گويند. آن‌ها که بايد کار خود را بکنند به افکار عمومي کاري ندارند. ولي در جامعه آمريکايي طي اين دهه يک تحول جدّي رخ داده است.

من ده سال پيش، از همان زمان حمله به برج دوقلو که از پخش مستقيم سي ان ان و ساير شبکه‌ها تماشا مي‌کردم، مسائل را دنبال مي‌کنم. فضاي پس از حادثه يازده سپتامبر اينگونه نبود. اينجور کامنت‌ها نمي‌ديديد. تنها عده بسيار قليلي روشنفکران برجسته منتقد ترديد مي‌کردند.

الان بدبيني جامعه آمريکايي به بازي "مبارزه با تروريسم" به جايي رسيده که جمعيت ضد افترا، که يک نهاد متنفذ صهيونيستي است، هشدار داده که در جامعه آمريکايي روز به روز منتسب کردن حادثه يازده سپتامبر به اسرائيل بيش‌تر مي‌شود. در 12 شهريور 1390 در همين صفحه نوشتم:

«جمعيت ضد افترا ADL گزارشي منتشر کرده که نشان مي‌دهد در يک دهه پس از حادثه يازده سپتامبر، اين باور بيش از گذشته رواج يافته که حادثه فوق کار اسرائيل بود نه القاعده. مطلب مهمي است. جمعيت ضد افترا يک سازمان يهودي افراطي آمريکايي است که کارش تعقيب قضايي مخالفان يهوديان از طريق شکايت به محاکم است. سازمان فوق اين گرايش را رشد "نظريه‌هاي توطئه ضد يهودي" خوانده است.»

به اين دليل، جمعيت ضد افترا دهه پس از يازده سپتامبر (2001- 2011) را «دهه فريب» ناميده. [+، +]

يعني، در طول اين دهه، با حوادثي چون جنگ‌هاي افغانستان و عراق، و پيامدهاي داخلي آن يعني صعود نجومي بودجه هاي آشکار و پنهان نظامي‌گرايانه، که به بيش از يک تريليون دلار در سال رسيده، مردم آمريکا بسيار هشيار شده‌اند. منظورم از "مردم" قشر فهيم و سياسي و مؤثر است يعني همان‌ها که "گروه‌هاي مرجع" شناخته مي‌شوند و جامعه را تکان مي‌دهند.

واقعاً اين فضا را در سال‌هاي 2001 به بعد نمي‌ديديد. چيزي عوض شده که کار جنگ‌طلبان و مجتمع نظامي- صنعتي و نئوکان‌ها را بسيار سخت مي‌کند. به همين لينک يوتيوب، که جناب محسن حاجيلو، ارسال فرمودند توجه کنيد. [ويدئوي چنگ اويغور +] اولين کامنت، که 68 لايک خورده، اين است: «از حکومتم نوميد شدم. حتي نمي‌توانند يک داستان آشغال درست سر هم کنند براي حمله به يک کشور جهان سومي با هدف دزديدن ذخاير طبيعي آن...»

اين کامنت‌ها خيلي مهم است و يکي دو تا نيست. من زماني که اين همه کامنت ديدم، که آمريکاييان توطئه ترور عادل الجبير را عمليات موساد خوانده‌اند و کار اسرائيلي‌ها، حيرت کردم. اين‌ها قبلاً اصلا عادي نبود. فقط عده خاصي مي‌گفتند نه خوانندگان عادي.

و نيز توجه کنيد به جنبش ضد وال استريت. يعني فضاي داخلي آمريکا به شدت بحراني است. به تعبير اوباما، بزرگ‌ترين بحران مالي پس از "رکود بزرگ" يعني دهه 1930 در جريان است. اين‌ها کار کانون‌هاي جنگ‌طلب را خيلي سخت مي‌کند.

شبکه ايراني موساد: از قتل شاپور بختيار تا سناريوي ارباب سير

تصورم اين است که مي‌خواهند آشوب را با به ميدان کشانيدن عربستان و ايجاد جبهه عربي عليه ايران شروع کنند و براي همين اسرائيل به سرعت در حال ترميم روابط خود با اعراب است.

در مورد ماجراي ارباب سير هم تصور نمي‌کنم ادعاي واهي باشد. قبلاً عرض کردم که «چيزي بوده و بايد ديد آن چيز چيست.» دولت اوباما اکنون با اکثريت جمهوري‌خواه در کنگره مواجه است که به شدت در حال تخريب او هستند. اسرائيلي‌ها هم از بعضي مواضع او ناراضي‌اند. اوباما جرج بوش نيست. اگر دروغ به اين بزرگي بدون هيچ سند و مدرکي گفته باشد، مساوي است با بکارگيري اصل 25 قانون اساسي [+] و ساقط کردن دولت او. بنابراين، "چيزي" بوده. اين "چيز" چيست؟ مسئله اين است.

قطعاً اين "چيز" عمليات کودکانه و هاليوودي ايران براي ترور الجبير نيست بلکه مي‌تواند عملياتي از سوي موساد باشد براي ايجاد اين نمايش و انداختن آن به گردن ايران. بنظر من اينگونه بوده. نمونه‌هاي تاريخي فراوان است.

ايران بايد به دنبال عوامل اين تنش باشد. به گمان من، مطرح کردن مستند اين ادعا راه يک ديالوگ جدّي با افکار عمومي آمريکا را باز مي‌کند. در فضايي که من مي‌بينم، اين روش بسيار کارساز خواهد بود و مي‌تواند مانع بزرگي شود براي کانون‌هايي که در حال اجراي نقشه‌هاي شوم خود هستند.

ماجراي ميکونوس را مثال مي‌زنم:

در ماجراي ميکونوس ظاهراً عوامل ايراني درگير بودند ولي شواهد و مستندات فراوان در دست است که در پشت صحنه موساد حضور داشت.

جلسه ميکونوس جلسه‌اي بود از عده‌اي از فعالين مخالف جمهوري اسلامي هوادار مبارزه مسالمت‌آميز عليه جمهوري اسلامي که مي‌خواستند يک جبهه تشکيل دهند. اين يعني انزواي شديد فرقه رجوي. کدام حکومت عاقل مي‌توانست با چنين جلسه‌اي مخالف باشد؟ بعکس، بايد تقويت‌شان ميکردند براي منزوي کردن جريان‌هاي افراطي و مشکوک وابسته به اسرائيل. و در خود عمليات ردپاهاي جدّي بر جا گذاشتند که از نظر قضايي انتساب عمليات به ايران ثابت شود. در ريزه‌کاري‌هايي مانند پلاک اتومبيل‌ها و غيره ردپاهاي حساب شده و دقيق براي اثبات نقش ايران بر جا گذاشتند.

يا در قتل شاپور بختيار. بختيار زماني به قتل رسيد که دو تحول بزرگ رخ داده بود:

اوّل، بختيار کارآمدي خود را از دست داده و تبديل شده بود به مهره‌اي فاقد کارايي که سرويس‌هاي معين مجبور بودند ماهيانه مبالغ هنگفتي به او بدهند. اين مبالغ توسط بختيار و اطرافيانش صرف ترياک‌کشي و عياشي مي‌شد. عده‌اي بچه خان مهمل اطراف بختيار بودند که بعضي‌هاشان را از قديم و از نزديک مي‌شناسم و واقعاً کارشان مفت‌خوري بود از طريق بختيار.

دوّم، روابط ايران و فرانسه رو به بهبود بود و سفر ميتران، رئيس جمهور وقت فرانسه، به ايران قطعي شده بود.

در چنين فضايي، کشتن بختيار به سود چه کسي بود؟

به عوامل گرداننده و دست اندرکار ماجرا و چيزهايي که بعداً کشف شد کاري ندارم. فقط از منظر تحليل سياسي دو ماجراي بختيار و ميکونوس را مثال زدم. به خاطر قتل شاپور بختيار روابط ايران و فرانسه به شدت تيره شد و سفر ميتران به ايران، که قطعي شده بود، بهم خورد.

بعدها، در جريان پرونده قتل‌هاي زنجيره‌اي، قطعي شد که قتل بختيار و ماجراي ميکونوس و خيلي کارهاي ديگر طراحي موساد بوده است.

براي همين پرونده قتل‌هاي زنجيره‌اي را با آن وضعيت هو کردند و تيم بازجويي را برکنار و خانه‌نشين کردند در حالي که هر چهار نفر متخصص‌ترين و برجسته‌ترين کارشناسان واحد اطلاعات سپاه و سپس وزارت اطلاعات در زمينه‌هاي مختلف بازجويي و ضد جاسوسي و بررسي بودند. سپس پرونده را ماستمالي کردند و بستند.

متأسفانه، اين به رفتار معمول مسئولين ايراني بدل شده که در مواجهه با مسائل سنگين و غيرقابل هضم، صورت مسئله را پاک کنند. منظورم مسئولين سالم يعني ناوابسته است. هيچ کس به دنبال کشف و خنثي کردن شبکه گسترده نفوذي‌هايي که درباره آن‌ها و خاستگاه‌شان در رساله «سرويس‌هاي اطلاعاتي و انقلاب اسلامي ايران» سخن گفته‌ام [+، +] نبوده است. اکنون با پيامدهاي اين تغافل دست به گريبانيم و بعدها تأثيرات اين شبکه‌هاي نفوذي آشکارتر و وخيم‌تر خواهد شد.

محمد آگهي: به گزارش راديو فردا، ويکتوريا نولند، سخنگوي وزارت خارجه آمريکا، روز پنجشنبه به خبرنگاران گفت: «ما تماس مستقيم با ايران داشته‌ايم. من جزئيات بيش‌تري از اين در اختيار شما قرار نمي‌دهم اما تنها به اين اکتفا مي‌کنم که ما درباره اين موضوع با ايران تماس مستقيم داشته‌ايم.» [+، +]

قسمت چهارم

 


Wednesday, October 19, 2011 : تاريخ آخرين ويرايش

 کليه حقوق مندرجات اين صفحه براي عبدالله شهبازي محفوظ است.

آدرس ايميل: abdollah.shahbazi@gmail.com

استفاده از مقالات با ذکر ماخذ مجاز است. چاپ مقالات به صورت کتاب ممنوع است.