بابک زنجاني و آبراموويچي کردن فرهنگ سياسي ايران

 

 

 

پنج‫شنبه، ۱۲ دي ۱۳۹۲/ ۲ ژانويه ۲۰۱۴، ساعت ۳۰: ۹ بعدازظهر

 

۱- ماجرا از صبح سه‌شنبه، ۲۶ آذر ۱۳۹۲/ ۱۷ دسامبر ۲۰۱۳، با دستگيري رضا ضراب، تاجر جوان ايراني‌تبار مقيم ترکيه، و بيش از پنجاه نفر از افراد مرتبط با وي، از جمله پسران وزير کشور و دو وزير ديگر دولت اردوغان، آغاز شد. اين اقدام از سوي واحد جرايم سازمان‌يافته پليس استانبول و با هماهنگي بعضي مقامات قضايي و بدون اطلاع دولت اردوغان انجام گرفت. روز بعد، پنج مقام ارشد پليس ترکيه، که در اين دستگيري‌ها نقش داشتند، برکنار شدند. بدينسان، جنجال هلک بانک (بانک خلق)، بانک دولتي ترکيه، پديد آمد.

http://bbc.in/1eXQuHY

http://bbc.in/1a3twuU

http://on.fb.me/1hh771q

 

کمي بعد روشن شد که ماجراي بانک خلق ضربه‌اي است بر يکي از شبکه‌هاي مهم نقل و انتقالات مالي ايران که طي چهار سال معادل ۸۷ ميليارد يورو جا به جا کرده و بانک دولتي ترکيه از اين طريق سودي معادل دو ميليارد دلار در سال کسب مي‌کرده است. اين ماجرا به سرآغاز بحران سياسي بزرگ در ترکيه بدل شد که پيامدهاي آن تاکنون ادامه دارد. بعبارت ديگر، ماجراي بانک خلق کارکردي دوگانه داشت و دو هدف، ايران و دولت اردوغان، را نشانه گرفته بود.

 

جمعه ۲۹ آذر/ ۲۰ دسامبر، ساعت ۴۲: ۳ صبح، نوشتم:

«الان ديگر مسئله روشن شده... شبکه‌اي بوده که پول‌‏هاي ايران را جابجا (وارد و خارج) مي‏‌کرده، پورسانت هم مي‏‌گرفتند. در طول چهار سال 87 ميليارد يورو جابجا کرده‏‌اند. يعني، حجم نقل و انتقالات ۸۷ ميليارد يورو بوده نه اين که اين پول را کسي برده يا خورده باشد. فتح‌‏الله گولن، به کمک عواملش در پليس ترکيه، پنهان از دولت اردوغان، و براي ضربه زدن به دولت اردوغان، شبکه را شناسايي و آن‏‌ها را دستگير مي‏‌کنند. اردوغان هم خيلي عصباني مي‌‏شود و عوامل گولن را در پليس برکنار مي‌‏کند. حق دارد: سود سالي دو ميليارد دلار "هلک بانک سي" (بانک خلق، بانک دولتي ترکيه) از بين رفته. ايران هم بايد عصباني باشد زيرا کانال اصلي دور زدن تحريم‌‏هاي مالي را از دست داده. قبلاً آيپک، يعني لابي اسرائيل، که ماجرا را مي‏‌دانسته، هلک بانک را تهديد کرده. خلاصه، گولن ترکيه را بهم ريخته و آبروي اردوغان را برده و بانک دولتي ترکيه را احتمالاً ورشکست کرده. اردوغان حق دارد گولن را متهم کند که در همدستي با اسرائيل مي‏‌خواهد او را حذف کند.»

http://on.fb.me/1hQp8RJ

 

هنوز جنجال خلق بانک ترکيه تداوم داشت که در عصر دوشنبه، ۹ دي/ ۳۰ دسامبر، دادستان کل کشور ايران از دستگيري بابک زنجاني خبر داد.

http://on.fb.me/JvhFeW

 

۲- در اوضاع بحراني، مانند انقلاب و جنگ، ظهور طبقه‌اي جديد از ثروتمندان نوکيسه، که از طريق روابط ناسالم سياسي و اقتصادي به ثروت‌هاي کلان رسيده‌اند، پديده‌اي معمول است.

 

در "زرسالاران" درباره جنگ‌هاي ناپلئوني و شبکه خاندان روچيلد در قاره اروپا و سودهاي کلان آن‌ها، در پيوند با دولت بريتانيا و در جريان عمليات مشترک آن‌ها عليه حکومت ناپلئون، به تفصيل سخن گفته و نوشتم: «در اين دوران، قاچاق منبع مهم درآمد روچيلدها بود و آنان از اين طريق سودهاي هنگفت به جيب مي‌زدند. قاچاقچيان کالاهاي انگليسي را به اروپاي قاره حمل مي‌کردند و در مقابل طلا و نقره به انگلستان مي‌بردند. دولت انگلستان نيز، براي در هم شکستن تحريم ناپلئون، از اين قاچاقچيان حمايت مي‌کرد.» در کتاب فوق، اين پديده را «يکي از عجيب‌ترين و بغرنج‌ترين عمليات اطلاعاتي- مالي» خواندم «که پايه‌هاي امپراتوري ناپلئون را فروريخت و بنيان عظيم‌ترين و گسترده‌ترين شبکه اقتصادي جهان معاصر را استوار ساخت.»

 

در ايران نيز، در دوران جنگ و بحران‌هاي سياسي، اين‌گونه بوده است. براي مثال، جنگ جهاني دوّم در ايران، مانند اروپا، به ظهور طبقه‌اي از ثروتمندان نوکيسه انجاميد. عين‌السلطنه در خاطراتش اين طبقه جديد، يا به تعبير او «حزب تجار تازه چرخ»، را چنين توصيف کرده است:

 

«اين تجار تازه به دوران رسيده و مقاطعه‌کارها تمام باغات دور [و] ور ما را [در تجريش] خريده عمارات چند طبقه عالي بنا نموده‌اند. روزگار به اين نحو بگذرد تمام اين ييلاقات ملک آن‌ها خواهد شد... اين قبيل تجار تازه چرخ زياد شده[اند] و بي‌محابا بدون تعمق ملک مي‌خرند [و] عمارت مي‌سازند و تا دهن باز کني فلان باغ، خانه، ملک، دکان فروشي است مثل ريگ پول مي‌دهند... ما سابقاً هيچ اسم ميليون در تجارتخانه نمي‌شنيديم. حالا طوري شده که همه از ميليارد صحبت مي‌کنند. تجار خيلي ساده زندگاني مي‌کردند، حالا هر قدر بخواهيد مجلل. هر کدام دو تا سه تا اتومبيل دارند... اين انحصارهاي دولت و مقاطعه‌کاري دولت آن‌ها را به اين پايه و مايه رسانيد. آن تجار قديم که داخل نشدند و مال خود را حرام و حلال نکردند همان سرمايه سابق را دارند. مقاطعه يا مزايده يا مناقصه که دولت مي‌داد، خصوصاً راه‌آهن، ده دست آن مناقصه مي‌چرخيد، خريد و فروش مي‌رفت... حقه‌ها، شيطنت‌ها در اعضاء دولت براي فروش دسته کليد و امتياز مناقصه‌ها بود که عقل جن نمي‌رسيد. آي منافع بردند، آي کلاه دولت را برداشتند که انسان مات و متحير مي‌ماند... تا کسي داخل کار نباشد حقه‌ها و شيطنت‌هاي آن‌ها را نخواهد دانست. مقاطعه‌کار يک حزبي شده. در هر کافه آن که زياد پول خرج مي‌کند، با خانم‌ها ور مي‌رود حتماً يا مقاطعه‌کار است، يا پسر تجار تازه به دوران رسيده، يا دزد اداري... قمار هم بين اين‌ها، از زنانه و مردانه، رواجي دارد که شبي پانزده و شانزده الي سي هزار تومان برد و باخت مي‌شود.»

 

۳- در دوران سي و پنج ساله حيات جمهوري اسلامي برخي بحران‌هاي بزرگ سياسي، و به تبع آن اقتصادي، پديد آمد که فضاي مساعد را براي پيدايش و گسترش فساد سازمان‌يافته مالي فراهم ‌کرد: مصادره اموال و بي‌ضابطه‌گي‌ها و تندروي‫ها در اين زمينه، تسخير سفارت آمريکا در تهران و پيامدهاي بزرگ مالي آن- بويژه بلوکه شدن ده‌ها ميليارد دلار دارايي‌هاي ايران در آمريکا و اروپا و سپس مصادره تدريجي بخش مهم آن با احکام دادگاه‌هاي غربي، تجاوز نظامي حکومت صدام و جنگ هشت ساله و نيازهاي ناشي از خريدهاي تسليحاتي انبوه- که بخش اصلي آن تنها از طرق خاص ممکن بود، تحريم نفتي حکومت صدام پس از حمله به کويت و تبديل شدن ايران به مجراي اصلي فروش نفت عراق، مناقشه هسته‌اي ايران و غرب، و مهم‌تر از همه تحريم طولاني ايران.

 

بحران‌هاي بزرگ فوق، که دوراني طولاني امتداد داشته است، به پيدايش و رشد شبکه‌هاي قدرتمندي انجاميد که از طريق عمليات پنهان مالي- تجاري ارتزاق کرده و مي‌کنند و سودهاي عظيم، و غيرمتعارف، برده و مي‌برند. براي مثال، در دوران جنگ تحميلي، شبکه‌هاي مافيايي قاچاق اسلحه در غرب، هم در رابطه با ايران و هم در رابطه با حکومت صدام، سودهاي کلان بردند و نيز برخي کانون‌ها از طريق تأمين پنهاني کالا براي ايران و فروش نفت ايران به ثروت‌هايي چنان عظيم رسيدند که نام‌شان در فهرست بزرگ‌ترين ثروتمندان بريتانيا به ثبت رسيد. شبکه‌هاي داخلي کانون‌هاي فوق، از جمله عوامل آن‌ها در ساختار اداري، و برخي دلالان سياسي و اقتصادي ايراني مقيم غرب نيز بسيار ثروتمند شدند.

 

اگر واژه "مقاطعه‌کار" را نه به مفهوم متعارف (پيمانکار از همه نوع) بلکه معادل رانت‌خواراني به کار بريم که در ۳۵ سال اخير در کوران بحران‌هاي پيشگفته به ثروت‌هاي کلان رسيده‌اند، امروزه نيز مي‌توانيم همان گفته عين‌السلطنه را تکرار کنيم که:

 

«مقاطعه‌کار يک حزبي شده. در هر کافه آن که زياد پول خرج مي‌کند، با خانم‌ها ور مي‌رود حتماً يا مقاطعه‌کار است، يا پسر تجار تازه به دوران رسيده، يا دزد اداري.»

 

۴- بابک زنجاني در تاريخ معاصر ايران و در تاريخ سي و پنج ساله جمهوري اسلامي ايران پديده جديدي نيست. بابک زنجاني ثروتمندترين عضو اين «حزب تجار تازه چرخ»، تعبير عين‌السلطنه، نيز نيست. اگر نام برخي دلالان بزرگ، که از طريق ارتزاق از بحران‌هاي ايران به ثروت‌هاي عظيم رسيده‌ و امروزه در سطح جهاني شناخته شده‌اند، ذکر شود، در مي‌يابيم که بابک زنجاني را تنها بايد يکي از مهره‌هاي اين سازوکار برشمرد که اهميتش در قد و قواره چهره‌هاي برجسته اين حوزه نيست.

 

معهذا، از زاويه ديگر بابک زنجاني پديده‌اي منحصربفرد و بي‌سابقه در دوران سي و پنج ساله حيات جمهوري اسلامي و حتي در تاريخ معاصر ايران است. در تحولات سال‌هاي مشروطه و جنگ‌هاي اوّل و دوّم جهاني و بحران ناشي از جنبش ملّي شدن صنعت نفت بابک زنجاني‌‏ها فراوان بودند ولي هيچ يک تمايلي به نمايش ثروت نداشتند. ذات اين نوع از ثروت‌‫اندوزي با جلوه‌فروشي در تعارض است. نمونه‌هاي متعدد از کساني مي‌توان ذکر کرد که در تحولات تاريخ معاصر ايران به ثروت‌هاي انبوه رسيدند و تا به امروز منشاء ثروت خود و خاندان خود را پنهان مي‌کنند.

 

در ۳۰ دسامبر، ساعت يازده بعدازظهر، نوشتم:

«بابک زنجاني عاملي بود در زنجيره تلاش‏‌هاي ايران براي دور زدن تحريم‌‏ها؛ و از اين طريق ثروتمند شد. مشابه او کم نبوده‌‏اند؛ هم دوران جنگ، هم در دوران تحريم نفتي شديد عليه حکومت صدام پس از حمله به کويت، و هم در دوران تحريم اخير ايران. طبيعي است که هر کسي، اگر از ارتباطات خاص برخوردار نباشد، به اين موقعيت دست نمي‏‌يابد. مسئله مهم براي من "شو" اي است که با بابک زنجاني به راه افتاده بود. طبيعت چنين ثروت‏‌هايي، و چنين ثروتمنداني، پنهان‫کاري است. ولي در مورد بابک زنجاني، بعکس، شاهد نمايش ثروت بوديم. تعمدي در کار بود که او را بعنوان "آبراماموويچ ايران" مطرح کنند. خود او نيز در اين نمايش نقش فعال داشت. دو پرسش مطرح است: اول، ثروت بابک زنجاني تا چه حد واقعي بود و تا چه حد نمايشي؟ دوم، پروژه "آبراموويچي کردن" فرهنگ سياسي ايران از طريق "شو بابک زنجاني" چه اهدافي را دنبال مي‌‏کرد؟»

http://on.fb.me/1dUVNmh

 

 

منظور از «آبراموويچي کردن فرهنگ سياسي ايران» مطرح کردن بابک زنجاني بعنوان نماد مافياي اقتصادي سازمان‌يافته است و اعلام حضوري چنان اقتدارآميز از سوي کانوني که نه تنها از مطرح کردن خود ابايي ندارد بلکه تمامي اصول و ارزش‌هاي انقلاب اسلامي را آشکارا به چالش مي‌‌طلبد و فرايند حذف پوسته ايدئولوژيک را هوار مي‌کشد.

 

رومن آبراموويچ، ثروتمند ۴۷ ساله يهودي روسيه، نماد طبقه جديدي است که در درون نظام اتحاد شوروي بتدريج تکوين يافت، و سرانجام پوسته ايدئولوژيک را حذف کرد و ساختار سياسي سابق را به تصرف رسمي خود درآورد. امروزه، کارگزاران مافياي تکوين يافته در درون نظام اتحاد شوروي اداره بخش عمده جمهوري‌هاي شوروي سابق را، از مسکو تا باکو و جمهوري‌هاي آسياي ميانه، به دست دارند.

 

بابک زنجاني ۴۳ ساله، که حتي در چهره ظاهري نيز شبيه به شکل و شمايل آبراموويچ برگزيده شده، نمايش عامدانه اقتدار شبکه‌اي تکوين يافته در سه دهه اخير در درون جمهوري اسلامي ايران است. بابک زنجاني، برخلاف همگنان خود در گذشته، به جاي پنهان کردن ثروت خود، اگر واقعي باشد، به نمايش آن مي‌پردازد و حتي مانند آبراموويچ به شوهايي پرهياهو همچون خريد باشگاه فوتبال دست مي‌زند. (آبراموويچ باشگاه چلسي انگلستان را خريد و بابک زنجاني باشگاه راه‌آهن را.) رفتارهاي بابک زنجاني رفتارهاي متعارف رانت‌خواران بزرگ تاريخ معاصر ايران نيست. از اين منظر، بابک زنجاني پديده‌اي کاملاً يگانه و قابل تأمل است. بابک زنجاني بيش از آن که پديده‌اي اقتصادي باشد، پروژه‌اي سياسي است.

 

 

۵- سال‌ها پيش، در يادداشتي با عنوان "خوابي که نوستراداموس براي ايران ديده است: خطر فساد ديوان‌سالاري را اندک نشمريم!" (۲۹ شهريور ۱۳۸۷/ ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۸) نوشتم:

«اين درست است که فساد ديواني در هر جامعه امري طبيعي است ولي اين "فساد طبيعي" داراي ابعاد و حدود و ثغور معين است، بيش از آن را نمي‌توان "طبيعي" شمرد. و زماني که اين فساد به "فساد سازمان‌يافته" بدل مي‌شود و در پايه پيدايش کانون‌هاي مافيايي منسجم و مقتدر جاي مي‌گيرد ديگر نمي‌توان در قبال آن ساکت و بي‌تفاوت ماند...»

http://bit.ly/JveNyI

 


Friday, January 03, 2014 : تاريخ آخرين ويرايش

 کليه حقوق مندرجات اين صفحه براي عبدالله شهبازي محفوظ است.

آدرس ايميل: abdollah.shahbazi@gmail.com

استفاده از مقالات با ذکر ماخذ مجاز است. چاپ مقالات به صورت کتاب ممنوع است.