دوشنبه، 7 مرداد 1392/ 29 ژوئيه 2013، ساعت 3:45 بعدازظهر

ابوصقّارهاي سلفي و لائيک

فرجام اين "دوقطبي شدن" کجاست؟

امروز متوجه شدم دو عکسي که حسن ملا، عکاس لبناني آسوشيتدپرس، از درگيري‌هاي اطراف ميدان تحرير گرفته، و در يادداشت‌هاي فيسبوکم درج کردم، متعلق به مأموران امنيتي مصر نيست؛ طارق النهري، بازيگر 60 ساله سينماي مصر است در حال تيراندازي به سوي مردم! [1]

اين دو عکس، بهمراه برخي نظرات که در فيسبوک و تويتر و وبلاگ‌ها و وبگاه‌ها مي‌خوانم، و نيز مقالاتي که براي توجيه کودتاي ارتش در مصر به فارسي منتشر مي‌شود، مرا حيران کرده است.

نفرتي عجيب نسبت به هواداران مرسي در مصر مي‌بينم که راه را بر هر گونه تحليل عقلايي مسدود کرده است. و عجيب ‏تر: همان کسان که کودتاي نظاميان را در مصر موجه مي‌دانند، با اين استدلال که سلطه اخوان بر مصر خطري است بزرگ‌تر از حکومت کودتا، از "ارتش آزاد سوريه" در مقابل حکومت لائيک بشار اسد حمايت مي‌کنند؛ يعني از گروه‌هاي افراطي سلفي از بدترين نوع آن! هنوز از ياد نبرده‏ايم فيلم تکان‌دهنده ابوصقّار را، از فرماندهان ارتش آزاد سوريه، در حال خوردن قلب سرباز ارتش بشار اسد؛ فيلمي که دنيا را تکان داد. [2]

پارادکس عجيبي است: در ليبي و سوريه القاعده و گروه‌هاي افراطي تروريستي اسلام‌گرا حمايت مي‌شوند و در مصر و تونس و ترکيه لائيک هايي از نوع طارق النهري؛ لائيک هايي که با مردم عادي کوچه و خيابان همان مي‌کنند که سلفي‏ هايي چون ابوصقار با سرباز ارتش سوريه کرد به اين دليل که شيعه بود و با فرياد "حيدر، حيدر" به سوي او مي‌آمد!

نمونه‌هاي رسواي اين ابوصقّارهاي لائيک را، چون سرهنگ عمر عفيفي سليمان و خانم اسراء عبدالفتاح، که مبلغ کشتار و امحاء جمعي مسلمانان در مصر هستند، در فرصتي ديگر معرفي خواهم کرد؛ و نيز اليگارشي مالي قدرتمند مشوق و حامي کودتاي 3 ژوئيه را؛ کساني چون نجيب انسي ساويرس، ميلياردر معروف قبطي و ثروتمندترين مرد مصر، طارق حجي، رئيس سابق رويال داچ شل خاورميانه، و صلاح دياب، ميلياردر مصري و شريک کمپاني هاليبرتون در مصر، که در دوران حکومت‌هاي سادات و مبارک، از طريق پيوند با ديوان‌سالاري و اقتصاد بغايت فاسد دولتي مصر، به ثروت‌هاي افسانه‌اي رسيده‌اند؛ اقتصادي که در کنترل نظاميان بوده و هست.

در اينجا فقط اشاره‌اي مي‌کنم به اسراء عبدالفتاح، زن 34 ساله مصري، که در دسامبر 2012، در اوج تنش‌هاي داخلي مصر بر سر قانون اساسي، محرک دستجاتي بود که به مساجد حمله مي‌کردند و وعاظ و شخصيت‌هاي ديني هوادار قانون اساسي جديد را از منبرها به زير مي‌کشيدند. اين حملات سازمان يافته به مساجد به قتل چند نفر انجاميد. اين خانم از نامزدهاي دريافت جايزه صلح نوبل سال 2011 بود!

اين پارادکس را در رفتار محمد البرادعي، برنده جايزه صلح نوبل سال 2005، نيز مي‌توان ديد. بگفته شيخ حسن الشافعي، عالم خوش‌نام الازهر، عبدالناصر در سال 1967 حتي يک تن از تظاهرکنندگان مخالفش را نکشت و در دوران او قتل يک فرد باعث برکناري وزير مي‏ شد. و در دوره مرسي، آن‌گاه که پليس يک نفر را کشت، برادعي اعلام کرد رئيس‫جمهور به اين دليل مشروعيتش را از دست داده است. ولي برادعي اکنون معاون رئيس‫جمهور دست‌نشانده ژنرال‫هاست؛ حکومتي که تنها در يک فقره بيش از يکصد تن از مردم عادي را با گلوله مي‌کشد و 4500 نفر را مجروح مي‌کند.

جوامع اسلامي خاورميانه و شمال آفريقا به سرعت در حال دوقطبي شدن است و کساني، برخي آگاهانه و هدفمند و برخي از سر احساس و بي آن که بدانند به کجا مي‌روند، اين نفرت متقابل را اشاعه مي‌دهند. هم اکنون، سناريوي مصر در تونس کليد خورده است. در ترکيه نيز آغاز شد ولي درايت دولت اردوغان و درايت بزرگ‌ترين حزب مخالف دولت اردوغان، حزب جمهوري‌خواه خلق که هوادار لائيسيته است، آن را مهار کرد؛ گرچه ممکن است در آينده نزديک از سر گرفته شود.

چهره تاريک و خونين و سرشار از نفرتي که امروزه در مصر مي‌بينم، ظاهراً فرجامي است که براي تمامي جوامع اسلامي خاورميانه و شمال آفريقا رقم زده‌اند؛ جوامعي که در دو سده اخير فرايند "غرب‌گرايي آمرانه" را تجربه کرده و در پيامد آن مردم به دو بخش اسلام‌گرا و لائيک تقسيم شده ‏اند. اگر امکان زندگي توأم با احترام متقابل ميان اين دو بخش از مردم از ميان برود، نمي ‏توان به ادامه حيات جامعه اميدوار بود. تنها راه بقاء اين‌ جوامع، همزيستي و تعامل فرهنگي ميان تمامي مردم است. حذف از هر سو انجام شود جامعه را به سوي تعارض داخلي و فروپاشي خواهد برد.

آن‫چه در مصر مي‌گذرد پارادکس همه جوامعي است که تجربه تاريخي مشابه با مصر را گذرانيده‫اند. آيا دو بخش مذهبي و غيرمذهبي جامعه بايد با هم زندگي کنند يا خير؟ اگر پاسخ منفي است بايد شاهد بالکانيزه شدن خاورميانه و شمال آفريقا بر بنياد تعلقات سياسي برخاسته از تعارض‌هاي فرهنگي باشيم؛ يعني تجزيه کشورها به دولت‌هاي مبتني بر فرهنگ‌هاي لائيک و اسلام‌گرا. اين مدل جديدي از بالکانيزه شدن است که با مدل ارائه شده پيشين، تجزيه کشورهاي خاورميانه بر بنياد قوميت‏ها، تفاوت دارد.


1- بنگريد به مباحث قبلي درباره تحولات مصر در فيسبوک عبدالله شهبازي:

https://www.facebook.com/abdollah.shahbazi

و نيز به دو آدرس زير درباره طارق النهري و تيراندازي به سوي مردم در قاهره:

http://www.elwatannews.com/news/details/229798

http://on.fb.me/1bAHI0o

عکس‌هاي طارق النهري در سرچ گوگل:

http://bit.ly/17aS3sh

2- بنگريد به گفتگوي 5 ژوئيه 2013 پل وود (از بي. بي. سي.) با ابوصقار:

http://www.bbc.co.uk/news/magazine-23190533

http://bbc.in/15YQej8

و نيز اظهارات ناوي پيلاي، کميسر حقوق بشر سازمان ملل، که اقدام ابوصقار را «جنايت جنگي» توصيف کرد.

http://www.radiofarda.com/articleprintview/24986183.html

 

 


Monday, July 29, 2013 : تاريخ آخرين ويرايش

 کليه حقوق مندرجات اين صفحه براي عبدالله شهبازي محفوظ است.

آدرس ايميل: abdollah.shahbazi@gmail.com

استفاده از مقالات با ذکر ماخذ مجاز است. چاپ مقالات به صورت کتاب ممنوع است.